به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، دستوری که سه سال پیش برای لایروبی رودخانه «کُر» صادر شده بود، به حاشیه رفته است. در یک هفته گذشته بیلهای مکانیکی بهجای پاکسازی بستر این رود که قرار است حقابه دریاچه مهارلو و تالاب بختگان را بدهد، دیوارههای آن را تخریب کرده و درختچههای گز در اطراف کر را از ریشه کندهاند. این عملیات مخرب از سوی شرکت آبمنطقهای استان فارس در حالی انجام شده که منابعطبیعی مدعی توقف آن است.
تصاویر رسیده حاکی از قطع درختان حاشیه رودخانه کر در محدوده بند «تیلَکان» است. قرار بر این است که ۱۸۰ کیلومتر از بستر این رود لایروبی شود و این میان هزاران اصله درخت گز شور روییده بر دیوارههای این رود، طعمه بیل مکانیکیها و نابود شوند. رود کر پیشازاین بهدنبال سدسازیها خشکیده و بسیار کمآب شده و حالا بخشی از دیوارههای رودخانه که طی هزاران سال تثبیت شده بود، ویران شده است. با این اقدام علاوهبر تغییره چهره طبیعی رودخانه کر، حیات زیستمندان حاشیه رود به خطر میافتد و درصورت بروز سیلهای طبیعی، جان و مال مردم نیز تهدید میشود. قطع درختان حاشیه رودخانه کر در یک هفته گذشته موجی از اعتراضات را بهدنبال داشته است و درخواست منابع محلی و کنشگران محیطزیست این است که صدای مردم بخش کربال به گوش متولیان برسد.
ماجرا به سه سال پیش برمیگردد. ۱۴ آذر ۱۴۰۱ «محمدهادی ایمانیه»، استاندار وقت فارس، در نامهای به «محسن منصوری»، معاون اجرایی رئیسجمهور وقت تأمین اعتبار آبرسانی به منطقه خرامه و لایروبی رودخانه کر را درخواست کرد. در این نامه با اشاره به تغییراقلیم، کاهش مستمر نزولات جوی و ضرورت آبرسانی به مراکز جمعیتی در مسیر خط انتقال آب سد درودزن به خرامه آمده است: «خشکسالیهای اخیر موجب شده بستر رودخانه کر بهدلیل عدم لایروبی و رویش درختچهها و گیاهان خودرو از وضعیت بسیار نامطلوبی برخوردار شود. لذا لایروبی و پاکسازی رودخانه به طول ۱۸۰ کیلومتر و ساماندهی مسیر رودخانه که یکی از مطالبات بحق کشاورزان و مردم منطقه میباشد، میتواند ضمن کاهش تلفات انتقال آب، تسریع در زمان آبرسانی و سهولت در جریان آب، رسیدن حقابه زیستمحیطی به تالابها و برداشت حقابه کشاورزان محدوده رودخانه کر، سبب کاهش خطرات ناشی از طغیان رودخانه، جلوگیری از بروز احتمالی خطرات برگشتناپذیر در روستاهای حاشیه رودخانه گردد.»
اما حالا آنچه اتفاق افتاده حضور بیلهای مکانیکی در حاشیه رودخانه و نه بستر آن است. با این روند رسوبگذاری در بستر رودخانه بهدلیل تخلخل حاشیه رود تشدید میشود و عملاً خانه رود از آن گرفته میشود، جریان هیدرولوژی آب مسیل به هم میخورد و این خود حوادث پیشبینینشده متعددی بهدنبال دارد.
آبمنطقهای فارس: مجوز داشتیم
«سیاوش بدری»، مدیرعامل شرکت آبمنطقهای فارس، دراینباره میگوید: «این اقدام با مجوز شرکت آبمنطقهای فارس صورت گرفته و پیمانکار مربوطه از طریق دفتر مشارکتهای مردمی این شرکت و طبق قرارداد در حال گَززنی و لایروبی رودخانه است. این اقدام با هدف تسهیل در عملیات آبرسانی انجام شده، بهصورت سالانه در حال انجام است و تأثیر زیادی در بهبود آبرسانی و حقابه محیطزیستی دریاچه مهارلو و بختگان دارد.»
این گفتهها درحالیاست که «سید کاظم موسوی»، مدیر روابطعمومی ادارهکل منابعطبیعی و آبخیزداری فارس، از توقیف تجهیزات مستقر در رودخانه کُر توسط یگان منابعطبیعی در محدوده شهرستان زرقان خبر میدهد و میگوید: «برای بررسی دقیق مجوز فعالیت، بیلهای مکانیکی تا اطلاع ثانوی توقیف شدهاند.»
او میافزاید: «پس از اطلاع تشکلهای محیطزیستی مبنیبر تخریب رودخانه کُر و قطع درختان حاشیه رودخانه، بلافاصله یگانهای منابعطبیعی شهرستانهای خرامه و زرقان را به منطقه اعزام و بیلهای مکانیکی را که در منطقه مشغول به فعالیت بودند، متوقف کردند. اگرچه از سوی پیمانکاران مجوز فعالیت به مأموران یگان امداد نشان داده شده، اما برای بررسی دقیق که آیا تخطی و تخلفی صورت گرفته یا خیر، فعلاً بیل مکانیکی توقیف شده است.»
همچنین، «لیلا تاجگردون»، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان فارس، هم در پاسخی کوتاه از دستور پیگیری این ادارهکل برای صحت و سقم ماجرا خبر میدهد و عنوان میکند: «متولی رودخانهها شرکت آبمنطقهای است و این موضوع باید از این شرکت مطالبه شود، اما ادارهکل حفاظت محیطزیست استان فارس هم دستور پیگیری این موضوع را داده است.»
این درحالیاست که «سعید نظری»، فرماندار شهرستان زرقان، میگوید: «این اقدام با هدف لایروبی مسیر رودخانه و به درخواست محیطزیست و موافقت شرکت آبمنطقهای فارس در حال انجام است تا با آزاد شدن مسیر، آب با سهولت بیشتری بهسمت مهارلو و بختگان برسد. سالهاست که این مسیر از رودخانه، لایروبی نشده و درواقع این آخرین مسیر عملیات لایروبی رودخانه کُر است که هزینه آن از محل اعتبارات سه شهرستان مرودشت، خرامه و زرقان تأمین شده است تا از تالاب مهارلو و بختگان حفاظت شود.»
کاری که با رودخانه کر کردیم
«سیروس زارع»، عضو شورای تشکلهای تالابی کشور، درباره رودخانه کر میگوید: «کر یکی از رودخانههایی استان فارس است که بخشهایی از کهنترین تمدنهای سامانیافته در حاشیه آن شکل گرفت. دبی سالانه این رودخانه در گذشته بهقدری بود که در حوضه آن، تنوع قابلتوجهی از گروههای قومی و زیستی کنار یکدیگر زندگی میکردند. حیات دهها هزار کشاورز روستانشین، بهویژه در بخش کربال، به همین آب وابسته بود؛ همان آبی که درنهایت تالابهای کمجان، طَشک و بختگان را زنده نگه میداشت. تأثیرات و کارکردهای طبیعی و معیشتی رودخانه کُر در شمار معادلات نمیگنجد، اما آنچه بر این حوضه آبی تحمیل کردیم، در شمار اشتباهات انسانی خارج از معادلات عقلی و علمی بود.»
او که دبیر تشکل احیاکنندگان تالاب بینالمللی کمجان است، ادامه میدهد: «مجموع خطاهای راهبردی و ضعف فاجعهبار مدیریت آب، رهاوردی جز آوارگی هزاران هزار روستایی در بخشهای کربال و تشدید بیابانزایی نداشت. خشکشدن تالابهای بختگان و طشک نتیجه همان بحران فزاینده و فاجعهبار مدیریت منابع آب بود. در این معادله، تنها تالاب کمجان خشک نشد؛ آن هم بهدلیل سالها تلاش و مراقبت مداوم روستاییان. بااینحال، متولیان تالاب از احیای کمجان چندان خوشحال نیستند و چرایی تقابلشان با کمجان جای پرسش دارد.»
بهگفته این فعال محیطزیست، رودخانهها در فرایند طبیعی انتخاب مسیر خود امکانهای تازهای برای زیست و سکونت ایجاد میکردند. او میگوید: «رودخانه کُر در طول تاریخ مصداق رویکردی دانشمحور در مدیریت عقلانی آب بوده است؛ بندهای تاریخی این رودخانه از جمله بند امیر، فیضآباد، تیلکان، موان، حسنآباد و جهانآباد، گواه دانش و تجربه مردمان این سرزمین در تنظیم و هدایت آب هستند. این سازهها هزاران سال پیش با اولویت تأمین آب شرب، حقابه محیطزیست و سپس نیازهای کشاورزی و صنعت ساخته شده بودند. این درحالیاست که در دهههای اخیر این تجربههای موفق نادیده گرفته شد و سیاست سدسازیِ بزرگمقیاس جای همان مدیریت سنجیده را گرفت و مسیر رودخانهها را در سرچشمهها بست.»
این فعال محیطزیست معتقد است آنچه رودخانه کُر را از سایر رودخانههای کشور متمایز میکند، موقعیت قرارگیری آن در پهنه دشت است. «بیشتر رودخانهها در خطالقعر دشتها جاری میشوند، اما کر در بخش پایانی مسیر خود -از بند امیر تا ورودی تالابهای پاییندست- روی خطالرأس دشت قرار گرفته است؛ ویژگیای که به آن امکان توزیع گستردهتر آب میداد. البته تغییر مسیر رودخانه کر به هزارهها قبل برمیگردد؛ در عصری که مرکز حکومتی کشور تختجمشید بود. هدف از این انتقال، رساندن آب به دو سوی دشت کربال با استفاده از شیب طبیعی و نهرهای سنتی بود، بدون آنکه نیازی به پمپاژ باشد. این شیوه نشان از دانش غنی مردم در بهکارگیری سازوکارهای پایدار مدیریت آب بوده است. اما در چند دهه اخیر تصمیمگیریها در حوزه آب اثری توجهی به پایداری سرزمین نداشته و نتیجه این اشتباه عملکردی، ضایعههایی است که در جایجای این کشور شاهدیم: خشکی، بیابانزایی، فرونشست، ریزگرد، مهاجرت اجباری و…»
زارع درباره تخریبهای جدید در دیواره رودخانه کر هم توضیح میدهد: «چندین دستگاه بیل مکانیکی با ایجاد رمپ در دیوار رودخانه، تمامی پوشش گیاهی را که طی قرنها به تثبیت دیواره انجامیده بود، تخریب کردهاند. بهنظر میرسید آنها مسیر دسترسی به برداشت آب ایجاد میکنند، اما درختان دیواره رودخانه را با بیل مکانیکی بیرون کشیدهاند و هزاران درخت و درختچه را روی هم دپو کردهاند. بهنظر میرسد منتظر بارگیری آن توسط دلالان چوب هستند. حتی اگر مجوزی برای این کار صادر شده، خطا محرز است. در حریم اکولوژی رودخانه، طی سالهای سال زیستگاهی غنی مشتمل بر پستانداران، خزندگان، پرندگان و تنوع گونههای گیاهی شکل گرفته بوده که با این تخریب، شرایط زندگی طبیعی از بین میرود و هزاران درخت تنومند شورگز در همین فاصله کوتاه چندکیلومتری قلع و قمع شده است.»
دبیر تشکل احیاکنندگان تالاب بینالمللی کمجان تأکید میکند: «با توجه به اینکه رودخانه کر روی بلندترین نقطه دشت قرار دارد و دیوارههای خاکی تثبیتشده آن که در طول سالهای متمادی برای کنترل و هدایت آب در مسیر رودخانه شکل گرفتهاند، نقشی حیاتی بخش در پایداری مسیر رود دارند.» بهگفته او، تخریب این دیوارهها باعث میشود حتی با بارشهای حداقلی، جریانهای فرسایشی و سیلابها آب را از مسیر اصلی منحرف کنند و حقابههای زراعی و زیستی دیگر به مقصد نرسد. او هشدار میدهد با آسیبدیدن دیواره و افزایش نفوذپذیری آن، فرایند رسوبگذاری در بستر شدت میگیرد و درنهایت به حذف رودخانه منجر میشود.
عضو شورای تشکلهای تالابی کشور اضافه میکند: «تا این تاریخ بهوضوح مشهود است این عملیات نشانی از لایروبی رودخانه ندارد. بلکه برداشت و استحصال چوب بیشتر به چشم میآید، آنهم با سرپوش لایروبی برای انتقال آب به پاییندست. عملاً شاهد لایروبی بستر نیستیم.» این فعال محیطزیست در پایان میگوید: «با توجه به اینکه رودخانهها سرمایه ملیاند و مالکیت آنها در اختیار هیچ دستگاهی -حتی نهادهای متولی آب- نیست و دیوان عدالت اداری نیز در رأی اخیر خود این موضوع را مشخص کرده است، هرگونه دستکاری در حریم و بستر رودخانه باید برپایه مطالعات کافی و با کمترین خسارت زیستی انجام شود.»
این نقض حریم رودخانه است
از سوی دیگر، «مسعود امیرزاده»، عضو کارگروه حقوقی شورای تشکلهای محیطزیست و منابعطبیعی نهادهای مدنی کشور، موضوع مالکیت رودخانه را به میان میآورد و میگوید: «در سالهای گذشته، شمار زیادی از کنشگران مدنی و محیطزیست به ادعای مالکیت وزارت نیرو و شرکتهای آبمنطقهای بر بستر و حریم رودخانهها اعتراض داشتهاند که یک بُعد این اعتراضها جنبه حقوقی و قانونی ماجراست؛ این نوع مالکیتانگاری با اصول حقوق عمومی، قواعد قانون اساسی، قوانین ملیشدن منابعطبیعی و نیز مفاد قوانین مرتبط با تأسیس و وظایف سازمان جنگلها، مراتع و منابعطبیعی منافات دارد.»
بهگفته او از نگاه معترضان، رودخانه بهعنوان یک میراث عمومی و سرمایه ملی، از شمول تملک اداری خارج است و هرگونه دخل و تصرف اداری بدون رعایت قوانین موضوعه، نقض صریح حقوق عمومی و حریم قانون به شمار میرود.
این عضو کارگروه حقوقی شورای تشکلهای محیطزیست و منابعطبیعی نهادهای مدنی کشور توضیح میدهد: «وجه دوم این اعتراضها، ابعاد محیطزیستی، اکولوژیک و اجتماعی ماجراست. فعالان محیطزیست بهطور مداوم هشدار دادهاند وزارت نیرو و شرکتهای وابسته فاقد دانش تخصصی لازم در حوزه رودخانهها هستند و برخورد آنها با رودخانه همچنان مبتنیبر نگاهی صرفاً مهندسی و سازهای است؛ این نگاه رودخانه را تنها مجرایی برای عبور آب تلقی میکند و از ماهیت پیچیده، زنده و چندرشتهای آن غفلت میورزد.»
امیرزاده تأکید میکند: «طبق قوانین، دستگاههای تخصصی همچون سازمان منابعطبیعی در حوزه جنگلهای کرانهرودی و سازمان حفاظت محیطزیست طبق قانون حفاظت و بهسازی محیطزیست، مکلف به صیانت از ساختار طبیعی، کیفیت اکولوژیک و حیات زیستمندان رودخانه هستند.»
او با انتقاد از عملیات غیراصولی لایروبی اخیر رودخانه کر تصریح میکند: «رخدادهای اخیر در رودخانه کر -شامل تخریب بسترهای طبیعی، بهکارگیری ماشینآلات سنگین، تغییر الگوی جریان، و قطع جنگلهای حاشیهای شامل گونههای ارزشمندی همچون گز و شورگز- نمونه بارز پیامدهای همین رویکرد سازهای و پیمانکاری است. تخریب انجامشده مبنای تخصصی و اخلاقی ندارد و مستقیماً به منابعطبیعی کشور آسیب زده است.»
این فعال حوزه محیطزیست و منابعطبیعی درنهایت میگوید با توجه به این شواهد، ضرورت برخورد قضائی قاطع، توقف فوری عملیات مخرب، پیگرد متخلفان، و مستندسازی این پرونده بهعنوان الگویی ملی برای مقابله با تخریب رودخانهها تحت عنوان «لایروبی» یک مطالبه جدی و ضروری است. از نگاه او رودخانه کُر امروز نمونهای روشن از ضرورت بازنگری در شیوه حکمرانی آب و احیای نقش نهادهای تخصصی در مدیریت اکولوژیک رودخانههاست؛ نمونهای که میتواند مبنای اصلاحات قانونی، سیاستی و نهادی در سطح کشور قرار گیرد.

نظر شما